روزنامه جمهوری اسلامی خطاب به کاندیداهای نظامی: وقتی واردتبلیغات انتخابات می شوید،معنایش ورود به دستجات سیاسی است/ بگذارید حرمت سپاه محفوظ بماند
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۴۳۵۰۲
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت:امام خمینی، در 18 مرداد 1363 در جمع مسئولین و مردم، ضمن مطالب مبسوطی فرمودند: «همهی دنیا که دنبال این هستند که ارتششان از امور سیاسی کنار باشد، آنها یک چیز میفهمند که این را میگویند. ما که میخواهیم سپاه و ارتش جندالله باشند و دستهبندی نداشته باشند و جهات سیاسی را کنار بگذارند، برای اینست که اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را بخوانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روشن است که منظور امام از جایز نبودن ورود سپاه و ارتش به دستهبندیهای سیاسی، عدم آشنائی آنها با سیاست نیست. برخورداری از درک و فهم سیاسی و آشنا بودن با مسائل سیاسی روز داخلی و جهانی برای آحاد مردم ازجمله نظامیان، یک امتیاز است و آشنا نبودن با سیاست یک نقص و کمبود محسوب میشود. بنابراین، کاملاً پیداست که عضویت نظامیان در احزاب و گروههای سیاسی یکی از نکات مورد نهی امام خمینی در این سخنان است کمااینکه علاوه بر عضویت، حتی دخالت در مناقشات سیاسی نیز از نظر بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی برای نظامیان جایز نیست.
عدهای اصرار دارند بگویند این نهی امام به آن دسته از نظامیانی اختصاص دارد که به صورت بالفعل در کسوت نظامیگری هستند و در سپاه یا ارتش فعالند ولی افرادی که از این شغل جدا شوند و لباس شخصی به تن کنند، مشمول این نهی نمیشوند و مثل سایر مردم میتوانند وارد دستهبندیهای سیاسی شوند و حتی در انتخاباتها داوطلب رقابتهائی برای ورود به مجلس شورای اسلامی یا تصاحب منصب ریاست جمهوری شوند.
هرچند در سخنان امام خمینی به این نکته که نظامیان بعد از کنار رفتن از شغل نظامیگری هم نمیتوانند وارد رقابتهای انتخاباتی شوند با صراحت پرداخته نشده، ولی کاملاً روشن است که افراد نظامی با پوشیدن لباس شخصی از تعلقات نظامیگری جدا نمیشوند و نمیتوان آنها را غیرنظامی به معنای واقعی کلمه دانست. مثلاً فرمانده اسبق و چند نفر از فرماندهان و اعضاء سپاه که سالهاست اموری از قبیل حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام، فرماندهی نیروی انتظامی، شهرداری، حضور در مجلس، مسئولیت رسانه ملی و بعضی نهادها را عهدهدار بودهاند یا هستند، همین حالا که بعد از گذشت سالها از جدا شدنشان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگذرد و خود را برای ورود به رقابت انتخابات ریاست جمهوری 1400 آماده و فعالیتهای تبلیغاتی غیررسمی خود را شروع کردهاند، مردم میگویند 5 یا 6 نفر از سرداران سپاه دنبال رئیسجمهور شدن هستند...
این قضاوت افکار عمومی که یک قضاوت عرفی است، معیار روشنی برای فهم دقیق این واقعیت است که از نگاه مردم، افراد نظامی همیشه نظامی شناخته میشوند حتی اگر لباس شخصی پوشیده باشند. همین قضاوت درباره روحانیت هم وجود دارد و یک روحانی اگر با لباس شخصی در انظار عموم ظاهر شود، مردم همچنان او را روحانی میدانند و ویژگیهای روحانیتی را از او جدائیناپذیر تلقی میکنند.
با توجه به این واقعیت انکارناپذیر، چارهای غیر از این وجود ندارد که بپذیریم نظامیان، اعم از آنها که همچنان در لباس نظامی هستند و آنان که لباس شخصی به تن کردهاند، همگی مشمول نهی ورود به رقابت انتخاباتی که رقابت سیاسی است میشوند.
میدانیم که رقابتهای انتخاباتی در کشور متأسفانه سالهاست که به مبتذلترین صحنه بیآبرو ساختن همدیگر و کشاندن مباحث شخصی و صنفی و حتی خانوادگی به تلویزیون و فضای مجازی و بیرون مرزها تبدیل شده است. روشن است که در چنین هماورد بیحساب و کتابی چه ضربههائی به تشکیلات نظامی وارد خواهد شد و نظامیان چه بخواهند و چه نخواهند وارد دستهبندیهای سیاسی میشوند.
از اینها مهمتر، پیامدهای منفی حضور نظامیان در مناصب اجرائی بهویژه ریاست جمهوری است. افکار عمومی، در شرایطی که یک فرد سپاهی رئیسجمهور باشد، تمام مشکلات، نواقص، نارسائیها و گرفتاریهای شخصی و خانوادگی و عمومی را به سپاه پاسداران نسبت خواهد داد. مردم در آن شرایط، سپاه را حتی مسئول نان و آب و برق و گاز و مرغ و گوشت و میوه خود نیز خواهند دانست و این نهاد نظامی از چشم مردم خواهد افتاد، درست مثل روحانیت که با برعهده گرفتن همین مسئولیتها دچار چنین وضعیتی شده است. اگر ما معتقدیم روحانیت نباید مسئولیت قوه مجریه را از این پس برعهده بگیرد، به همین دلیل است هرچند عدهای بدون آنکه عمق این سخن را دریابند، لبه تیز حملات خود را متوجه گوینده آن کردهاند!
واقعیت اینست که سپاه پاسداران در چهار دهه گذشته خدمات درخشانی در کارنامه خود به ثبت رسانده است. ما که با ورود سپاهیان به رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری مخالفیم، میخواهیم این کارنامه، درخشان بماند درست مثل کارنامه سردار شهید قاسم سلیمانی که چون شهادت را بر رئیسجمهور شدن ترجیح داد جندالله باقی ماند. خواست قلبی امام خمینی این بود که ارتش و سپاه جندالله باشند. از عقلای سپاه پاسداران این انتظار وجود دارد که حساسیت موضوع را مورد توجه قرار دهند و تدبیر چنان کنند که این مولود انقلاب با پرهیز از آلوده شدن به جنگ قدرت، خواست مؤسس نظام جمهوری اسلامی را تحقق بخشد و جندالله باشد تا مردم بتوانند هر ساله روز پاسدار را به جندالله تبریک بگویند.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: جمهوری اسلامی سپاه پاسداران ریاست جمهوری امام خمینی دسته بندی لباس شخصی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۴۳۵۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه سازندگی: مهدی نصیری توهم اتحاد نامقدس دارد
مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد جمهوری اسلامی که از درون ایران سیاستهای حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختارها حمله میکرد طی روزهای گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت.
او در اولین فرصت نیز در گفتوگویی با تلویزیون بیبیسی در اقدامی عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند. نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برد که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند.
پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخهای میپیچد؟ او اصلاحطلب است؟ خیر. آزادیخواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او بهخصوص در سالهایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمیشود. چه آنکه مقالات تندوتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راهاندازی شد تا با تندرویهای بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد. هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر میکرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر سیاسی کار کرده بود را تمسخر میکرد و وی را تخفیف میداد. با این حال مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.
اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتوگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟
فردی که شما او را شاهزاده میخوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن میگویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشورهای دیگر نامه فدایت شوم مینویسد که تحریمهای اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟ فرض محال که محال نیست اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد میشود و در مدار توسعه قرار میگیرد؟ آیا مشکلات حل میشود؟ بیتردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق میدهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد. مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانیگرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زدهاند. شما نیز اکنون در همان جایگاه نشستهاید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کردهاید، میتوان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوریخواهان و سلطنتطلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمیتوان به سادگی از آنها چشم پوشید.
منبع: سازندگی
انتهای پیام/